میکشد در بند گیسویت مرا
گاه لیلا گاه مجنون میکند
گرگ و میش چشم اهویت مرا
من تورا بر شانه هایم میکشم
یا تو میخوانی به گیسویت مرا
زخمها زد راه بر جانم ولی
زخم عشق اورده تا کویت مرا....
خوب شد دردم دوا شد
خوب شد
دل به عشقت به عشقت مبتلا شد
خوب شد
:) :**
مامن امن من...برچسب : نویسنده : 3garmbekhand-bekhande بازدید : 155 تاريخ : شنبه 25 آذر 1396 ساعت: 15:35
برچسب : نویسنده : 3garmbekhand-bekhande بازدید : 137 تاريخ : شنبه 25 آذر 1396 ساعت: 15:35
روزهایی که منتظر صدای پیامی بودیم از هم... صفحه های باز لپتاپم رو تنظیم میکردم طوری که بالای اونها تب های باز اینترنت رو ببینم، و منتظر چراغ چشمک زن بودم، یک نگاهم به کاری بود که داشتم میکردم و یک نگاهم به صفحه ای که منتظر بودم تپ توش پیام بدی:) که مبادا پیام بدی و نبینم و بی جواب بری... گاهی هم صبر میکردم برای بازکردن و دیدنش که پررو نشو:)))) یادش به خیر :)
هنوزم همونجور چشمم به صفحه هاست تا پیامتو ببینم :)
انتظار کشیدن سخته، اما داشتن کسی کهمنتظرش باشی خیلی شیرینه :)
مامن امن من...برچسب : نویسنده : 3garmbekhand-bekhande بازدید : 123 تاريخ : شنبه 25 آذر 1396 ساعت: 15:35